معرفي مشاهير و نخبگان |
نوشتن شرح حال رجال دين و دانش و ذكر آثار آنان، سنت حسنهاي است كه سابقه بسيار طولاني در كشور ما دارد و از ديرباز مورد توجه دانشمندان علم تراجم بوده است و بزرگاني در اين زمينه آثار گرانسنگي از خود بر جاي گذاشته اند، هنري لانگ شاعر آمريكايي قرن نوزدهم در اين زمينه مي گويد« زندگي مردان بزرگ به ما يادآور مي شود كه ما نيز مي توانيم به زندگي خود اعتلا بخشيم و پس از رحيل، پشت سرخود، اثري پايمان را بر شنهاي زمان بر جا نهيم» از اينرو بر آن شديم تا برخي از انديشمندان و بزرگان قديم و معاصر بيارجمند را معرفي كنيم. مقدسي، ياقوت حموي و اعتماد السلطنه هر كدام بيار را صاحب علماء و دانشمنداني بزرگ دانسته كه عموما در حوزه علم و دين و شعر بودند. اما متاًسفانه در مورد هيچ كدام از آنها به تفصيل سخن نگفته و تنها ياقوت حموي از دو تن از آنها در قرن ششم هجري ياد كرده است، يكي ابوالفتح ادريس بن علي بن ادريس( اديب حنفي بياري درگذشته به سال 540 ه. ق) از مردم نيشابور كه اديبي شاعر و آموزگار مدرسه سلطان ملك شاه سلجوقي در نيشابور بود. ديگري ابوالفضل جعفربن حسنبن منصور بياري كثيري، كه خواب گذار و شاعر بود وحديث ميگفت. وي در سال 471 ه.ق در بيار متولد شد و در سال 553 ه. ق در بخارا درگذشت. در اين قسمت به معرفي برخي از دانشمندان و بزرگان بيارجمند ميپردازيم.
محمد بن احمد شمسالدين المقدسي بيارجمندي شمس الدين ابوعبدالله محمدبن ابي بكر بناء شامي مقدسي (بدون تشديد با تخفيف دال) بياري به ظاهر در تاريخ ميان سالهاي 331 و 334 هجري در فلسطين به دنيا آمده و پس از سال 381 هجري در تاريخي نامعلوم در گذشته است. جد پدري او ابوبكر بناء، سازنده استحكامات عكا براي احمدبن طولان بوده است. جد مادرش ابوطيب شواء از بيارجمند قومس بوده است. بهمين جهت اين پژوهشگر ژرف انديش از سوي مادر بياري است و خود وي نيز ضمن بيان اوضاع جغرافيايي بيار در كتاب احسن التقاسيم مي نوسيد «من از آن رو به دو دليل درباره بيار مانند قصبه ها دراز گوئي، نمودم: نخست آنكه بداني، من با توانائي بر درازگوئي، درباره شهرها كوتاه آمدم تا مبادا كتاب دراز شود. دوم آنكه ريشه خويشاوندان مادري من آنجا مي باشد. هرقومسي را كه شما در بيت المقدس ببيني بدانكه از آنان است. مردمان جد من ابوطيب شواء را مي شناسند و مي گويند وي با هجده تن پس از پيشامد حمريه از آنجا به شام آمده است» به نوشته ياقوت حموي در معجم البلدان مقدسي كتاب خود را حدود سال 375 هجري (985 ميلادي) تأليف كرده است، ولي از روي فقرهاي از كتاب ميتوان حدس زد كه تأليف آن در پايان فرمانروائي سعد الدوله پسر سيف الدوله (متوفي در سال 381 هجري) از اميران حمداني شمال شام بوده است. بيشتر نوشتههاي مقدسي بياري در اين كتاب بر اساس مشاهدات و تجزيه تحليلهاي عالمانه خود اوست. وي مانند ديگر جغرافيدانان معاصر خود همچون اصطخري و ابن حوقل بسيار سفر كرده و به همين جهت كتاب او مشتمل بر نتايج تحقيقات و جستجوهاي وي در پهنه وسيعي از سرزمينهاي مركزي و شرقي جهان اسلام است كه وي از زادگاه خود در فلسطين به آنها سفر كرده بوده است. از كتاب وي بر ميآيد كه او فلسطين و جنوب شام و نيز جزيرة العرب و به ويژه ايران و عراق را نيكو ميشناخته، ولي از غرب اسلامي يعني مغرب و اسپانيا و نيز از سند در منتهاي شرقي آگاهي وي كمتر بوده است. همانطور كه در متن كتاب آمده در فقرهاي اديبانه و متكلف نزديك آغاز كتاب به تفصيل بيان كرده است كه چگونه در ديار اسلامي سفر كرده و براي تأمين معيشت خود گاه معلمي كرده و از تبحر خود در فقه بهره گرفته و به كسبها و مشاغل گوناگون پرداخته، و گاه به سنت روزگار خود زندگي طلبگي داشته و آواره و جهانگرد بوده است. خود او ميگويد كه فقيه فرائضي (داناي به تقسيم شرعي ميراث) و صوفي و عابد و زاهد و تاجر و ورّاق (استنساخ كننده كتاب) و مجلد (صحاف) و امام جماعت و مؤذن و كاتب و مذكّر و واعظ و جز اينها شده است. از لحاظ اعتقادات ديني مقدسي به ظاهر مذهب التقاطي داشته و در بند تعصبات و جزئيات نبوده است. از فرقه كراميان نيشابور و خراسان كه شايد در فلسطين هم با آنها آشنا بوده است، با لحني مساعد سخن ميگويد، آشكارا نسبت به عقايد معتزليان اظهار تمايل ميكند، به صوفيان سخت علاقهمند است و از خانقاه ابو اسحاق بلوطي در كوهستانهاي جنوب شام وصف جالبي آورده است. در چند جا تمايل خود را به تشيع نشان داده، و از جمله مينويسد كه چگونه در مسجد واسط با مردي به نزاع برخاسته كه از معاويه در مقابل علي (عليه السلام) طرفداري ميكرده است. از همه اينها معلوم ميشود كه مقدسي سعه صدر داشته و مشتاق آن بوده است كه در مذاهب مختلف دين و فلسفه به جستجو بپردازد و بهترين آنها را انتخاب كند تزريقي بيارجمندي تزريقي بيارجمندي شاعر قرن دهم قمري (وفات 963 ه. ق)، بوده. وي اوقات خود را به تاجدوزي ميگذرانده و در هزل اشعار بسيار دارد. وي در پايان عمر از سرودن اشعار هزلي تايب شد. تزريق در حقيقت يك صنعت شعري نيست بلكه يك نوع شعري بوده است كه در اواخر عهد تيموريان و دوران صفويه معمول بوده و آن اشعاري بوده است از جهت مضمون سخيف و مهمل بوده و بعلت بيمزگي زبانزد عموم بود و يكسري از شاعران آن زمان به عمد در آن سعي داشتند و چند تن از آنان را تزريقي تلخص مي كردند. در تحفه سامي نام دو تن با تخلص تزريقي آمده است يكي تزريقي اردبيلي و ديگري تزريقي بيارجمندي كه سام ميرزا درباره او چنين گفته « به كلاه دوزي اوقات مي گذراند و در هزل اشعار بسيار دارد كه ايراد آن لايق سياق كلام نيست و في الواقع در آن باب سحر كرده بود اما در اين اوقات او تائب شده شعر مي خواهد معقول بگويد ولي نامغقول مي گويد».اين مطلع نيز از آن جمله است. بود اسير زلفش و خط نيز رخ نمود شد مهر من يكي دو به آن مه از آن كه بود
شيخ محمد رضا احمدي محمد رضا احمدي در پانزدهم آذر ماه 1311 هجري شمسي در شهر بيارجمند متولد شد.پس از آشنايي با قرآن كريم در مكتب خانه هاي وقت آن زمان، تحصيلات ابتدايي را در مدرسه حافظ " كه هم اكنون نيز به اين نام شناخته مي شود" گذراند. علاقه وافر به معارف اسلامي و كسب مدارج علمي و همچنين اشتياق و استقبال خانواده، وي را در سال 1324 هجري شمسي راهي مدرسه علميه نواب در حوزه علميه مشهد مقدس كرد. وي ادبيات را نزد اساتيد آقايان غلامرضا شهري، مرحوم اديب نيشابوري و سطوح فقه و اصول را در خدمت آيات عظام و حجج اسلام حاج ميرزا احمد مدرس يزدي و حاج شيخ كاظم دامغاني و حاج آقا حسن قمي و حاج شيخ هاشم قزويني و خارج اصول و فقه را در خدمت بزرگواران آيات عظام فقيه سبزواري، سيد عبدا... شيرازي و ميلاني، تفسير و اخلاق را بيشتر در خدمت ميرزا جواد آقا تهراني به مدت شش سال تلمذ و بهره مند شد. احمدي در سالهاي تحصيل در مشهد مقدس با نشريات ديني آن زمان كه بيشتر در قم و تهران فعاليت داشتند، همكاري داشت و در مجله "مسلمين" حاج سراج انصاري، "نداي حق" مرحوم عدناني و "مجموعه حكمت"، مقالاتي را منتشر كرد. در همين سالها كتاب "نورالابصار" وي در حالات و معجزات 14 معصوم به رشته ي تحرير درآمد و در اختيار علاقه مندان به خاندان عصمت و طهارت قرار گرفت. اين كتاب در سال 91 نيز مشتمل بر 175 صفحه، تجديد چاپ شد. در سال 1343 شمسي با كوله باري از معرفت ديني، به موطن خود مراجعت كرد تا با نشر، ترويج و بذل جهد در معارف اسلامي، منشاء خيري براي اهالي مومن، معتقد، ولايي و سخت كوش بيارجمند باشد. محمد رضا احمدي يكي از افراد موثر در تاسيس سازمان تبليغات اسلامي استان سمنان در سال 1360 در شاهرود بود. در سال 1361 با پيگيري هاي لازم توانست دومين دفتر تبليغات اسلامي استان را در شهر بيارجمند تاسيس كند. وي 19 سال با سازمان تبليغات اسلامي همكاري كرد و در سال 1370 به افتخار بازنشستگي نائل آمد. حجت الاسلام و المسلمين احمدي از 25 مرداد 1370 از سوي مقام معظم رهبري به عنوان امام جمعه بيارجمند منصوب شد و بيش از 21 سال در اين سنگر حساس، محور همدلي و همراهي و عزت و افتخار مردم و مسوولان نظام مقدس جمهوري اسلامي بود. حجت الاسلام والمسلمين احمدي از 17 تن مراجع تقليد و آيات عظام شامل سيد محمود شاهرودي، سيد ابوالقاسم خوئي، سيد محمد رضا گلپايگاني، سيد شهاب الدين مرعشي نجفي، شيخ محمد علي اراكي، سيد محمد هادي حسيني ميلاني، سيد عبدا... شيرازي، حاج حسن آقاي قمي، سيد علي سيستاني، محمد تقي بهجت، شيخ جواد تبريزي، وحيد خراساني، فاضل لنكراني، ناصر مكارم شيرازي، علوي گرگاني، سيد محمد شاهرودي و مقام معظم رهبري در اخذ وجوهات شرعيه، امور حسبيه و آنچه مربوط به اذن حاكم شرع است، اجازه داشت.[ در نهايت در داوزدهم دي ماه سال 1391 ه.ش دعوت حق را لبيك گفت و در مراسمي كم نظير و با شكوه در گلزار شهداي پايين شهر بيارجمند به خاك سپرده شد. |
1395/10/23 |